behtarin behtarin .

behtarin

چرا مصرف طولاني ترامادول از يك مسكن ساده به وابستگي دارويي تبديل مي‌شود؟

تقريباً همه كساني كه مصرف ترامادولشان طولاني شده، يك جمله مشترك دارند: «من كه براي خوشي مصرف نمي‌كردم، فقط براي درد بود.»

درد زانو، درد كمر، درد بعد از جراحي يا حتي دردهاي مبهمي كه اسم مشخصي نداشتند. ترامادول معمولاً با نسخه شروع مي‌شود و در ابتداي مسير، واقعاً هم كمك مي‌كند. درد كمتر مي‌شود، خواب بهتر مي‌شود و فرد حس مي‌كند كنترل اوضاع دست خودش است. مشكل دقيقاً از همين‌جا شروع مي‌شود؛ از جايي كه مصرف، منطقي و بي‌خطر به نظر مي‌رسد و هيچ شباهتي به چيزي كه اسمش اعتياد است ندارد.


چرا ترامادول در ابتدا خطرناك به نظر نمي‌رسد؟

ترامادول برخلاف بسياري از مواد مخدر، تصوير منفي شديدي در ذهن مصرف‌كننده ندارد. نه بوي خاصي دارد، نه تزريقي است و نه ظاهر مصرف‌كننده را به‌سرعت تغيير مي‌دهد. همين موضوع باعث مي‌شود ذهن فرد مقاومت كمتري نسبت به ادامه مصرف داشته باشد.

از طرف ديگر، ترامادول معمولاً با دوز كم شروع مي‌شود. دوزي كه واقعاً درد را كم مي‌كند و عارضه خاصي هم ايجاد نمي‌كند. در اين مرحله، فرد احساس مي‌كند دارو را «مديريت» مي‌كند، نه اين‌كه دارو او را كنترل كند. اين حس كنترل، يكي از مهم‌ترين دلايلي است كه مصرف طولاني شكل مي‌گيرد.

يكي از نكاتي كه كمتر به آن توجه مي‌شود اين است كه ترامادول فقط روي درد جسمي اثر نمي‌گذارد. اين دارو روي سيستم عصبي مركزي هم تأثير دارد. به زبان ساده، ترامادول علاوه بر كاهش درد، روي حال‌وهواي ذهن هم اثر مي‌گذارد. براي بعضي افراد، مصرف ترامادول باعث آرامش، كاهش اضطراب يا حتي كمي سرخوشي مي‌شود. اين اثرات معمولاً خفيف هستند، اما كافي‌اند تا مغز آن‌ها را به‌عنوان يك «پاداش» ثبت كند. اينجاست كه مصرف دارويي، آرام‌آرام وارد حوزه روان مي‌شود.

بسياري از مصرف‌كنندگان ترامادول، مدت‌ها در مرحله انكار مي‌مانند. چون مصرفشان با تصوير ذهني اعتياد هم‌خواني ندارد. نه مصرف تفنني بوده، نه براي خوشي، نه بدون نسخه.

اما واقعيت اين است كه بدن به نيت مصرف‌كننده كاري ندارد. بدن فقط به تكرار و ميزان مصرف واكنش نشان مي‌دهد. در همين نقطه است كه خيلي‌ها براي فهم دقيق‌تر مسير، شروع به جست‌وجو درباره ترك ترامادول مي‌كنند تا بفهمند آيا هنوز راه برگشت ساده‌اي وجود دارد يا نه.


تفاوت مصرف كوتاه‌مدت و طولاني‌مدت ترامادول

ويژگي

مصرف كوتاه‌مدت

مصرف طولاني‌مدت

هدف مصرف

كنترل درد

حفظ تعادل بدن

دوز

ثابت و محدود

رو به افزايش

وابستگي

ندارد يا بسيار كم

جسمي و رواني

قطع مصرف

ساده‌تر

همراه با علائم

نگاه فرد

دارو

نياز

سازگاري بدن؛ نقطه شروع وابستگي ترامادول

بدن انسان موجودي سازگار است. وقتي يك ماده به‌طور مداوم وارد بدن مي‌شود، سيستم‌هاي مختلف سعي مي‌كنند خودشان را با آن تطبيق دهند. ترامادول هم از اين قاعده مستثني نيست.

بعد از مدتي مصرف، همان دوز قبلي ديگر اثر اوليه را ندارد. درد كمي برمي‌گردد يا آرامشي كه قبلاً ايجاد مي‌شد، كمتر حس مي‌شود. در اين مرحله، خيلي‌ها دوز را كمي بالا مي‌برند. نه با نيت سوءمصرف، بلكه براي رسيدن به همان نتيجه قبلي. اين افزايش دوز، معمولاً آرام و تدريجي است و به همين دليل خطرناك به نظر نمي‌رسد.

تحمل دارويي يعني چه؟

تحمل دارويي يعني بدن براي رسيدن به يك اثر مشخص، به مقدار بيشتري از دارو نياز دارد. اين موضوع در مصرف طولاني ترامادول كاملاً شايع است.

در ابتدا، يك قرص جواب مي‌دهد. بعد از مدتي، همان قرص فقط بخشي از درد را كم مي‌كند. فرد يا فاصله مصرف را كمتر مي‌كند يا دوز را بالا مي‌برد. اين روند ممكن است ماه‌ها طول بكشد بدون اين‌كه فرد متوجه تغيير جدي شود. اما در واقع، بدن وارد مرحله‌اي شده كه بدون حضور دارو، تعادلش به‌هم مي‌ريزد.

نقش مغز در وابستگي دارويي ترامادول

مغز انسان به‌شدت به تعادل شيميايي وابسته است. ترامادول روي انتقال‌دهنده‌هاي عصبي اثر مي‌گذارد؛ موادي كه مسئول احساس درد، آرامش و حتي انگيزه هستند.

وقتي مصرف طولاني مي‌شود، مغز به حضور اين دارو عادت مي‌كند. توليد طبيعي بعضي از اين مواد كاهش پيدا مي‌كند چون مغز «فكر مي‌كند» منبع خارجي وجود دارد. به‌محض اين‌كه دارو حذف مي‌شود، مغز دچار كمبود مي‌شود. اين كمبود مي‌تواند خودش را به‌شكل درد، بي‌قراري، اضطراب يا بي‌حوصلگي نشان دهد.

وابستگي جسمي و وابستگي رواني

وابستگي به ترامادول فقط جسمي نيست. در بسياري از موارد، وابستگي رواني حتي پررنگ‌تر است. فرد ممكن است از نظر جسمي هنوز دچار علائم شديد نشده باشد، اما ذهنش بدون دارو آرام نمي‌گيرد.

مثلاً:

  • بدون مصرف، تمركز ندارد

  • بدون دارو، كلافه است

  • بدون ترامادول، روزش «نمي‌گذرد»

اين وابستگي رواني باعث مي‌شود قطع مصرف به‌تعويق بيفتد، حتي وقتي فرد مي‌داند مصرف طولاني به ضررش است.

چرا قطع مصرف ترامادول سخت مي‌شود؟

وقتي مصرف طولاني شده باشد، قطع مصرف فقط حذف يك قرص نيست. بدن و مغز بايد دوباره ياد بگيرند بدون كمك خارجي كار كنند. اين فرآيند زمان‌بر است و همين زمان‌بر بودن، بسياري را مي‌ترساند. سختي مسير، دليل وابستگي نيست؛ نتيجه آن است. وابستگي خيلي قبل‌تر شكل گرفته، فقط حالا خودش را نشان مي‌دهد.

ترامادول از جايي خطرناك مي‌شود كه بي‌خطر به نظر مي‌رسد. از جايي كه مصرفش منطقي است، درد را كم مي‌كند و زندگي را قابل‌تحمل‌تر نشان مي‌دهد. اما مصرف طولاني، آرام و بي‌سر و صدا، بدن را وارد وابستگي مي‌كند. شناخت اين مسير، اولين قدم براي تصميم درست است. نه براي ترسيدن، نه براي سرزنش، بلكه براي ديدن واقعيت همان‌طور كه هست.


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۴ آذر ۱۴۰۴ساعت: ۰۵:۵۵:۱۵ توسط:فاطمه موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :